• وبلاگ : اشعار
  • يادداشت : نيايش
  • نظرات : 13 خصوصي ، 36 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     
    + saman 
    سلام نگين جان
    همه اشعارت زيبايند. موفق باشي
    پاسخ

    سلام، لطف دارين.ممنون که اومدين.

    نگين جان عزيز سلام!
    ممنون از پيش دستي در درخواست دوستي اميدوارم دوست خوب و شايستهء بتو باشم.
    وب و اشعار بسيار عالي ارزنده زيبا دلنشين و دوست داشتني داري بسيار خوشم آمد ممنونت اميدوارم در صورت امکان و موجوديت فرصت به من سري بزني
    پاسخ

    سلام دوست عزيز، لطف داري،از حضور شما ممنونم، باشه چشم حتما سر مي زنم.
    سلام دوست من واقعا وبلاگ زيبايي داري من از وبلاگت خيلي خوشم اومد اگه موافقي بيا تا با هم تبادل لينک کنيم
    وقتي وبلاگ منو با اسم خبرهاي ورزشي لينک کردي بهم خبر بده تا من هم شما رو لينک کنم
    سلام خوبي وب قشنگي داري به مام سر بزن
    لوتي فدات
    پاسخ

    سلام، ممنون باشه حتما ٌ سر مي زنم.
    صداي دور دستي گوشم را مينوازد
    آرام زمزمه اش ميرسد به گوش
    يادش هست شب به سحر بيقراري هاي من
    تلو تلو خوران
    دست به ديوار
    زير سايه درختي صداي سکوت شکست
    صدايم کرد
    بانگ خوششم نوازشگر جانم بود
    چشم چرخاندم
    دستهاي گرمش را در آغوشم حس کردم
    با تمام وجود فرياد زدم
    تمنا کردم
    بودنش را
    رنج سفر
    امان و رمقم را بريده بود
    يافتم
    آنسوي خيالات دو راهيه سبز
    زير پل دلبر
    کنج چنار
    دست در دست کسي
    رو به رويش سراب
    همچنان ميدويد
    او مرا نيز از ياد برد
    خاطره هايم لابه لاي خشتهاي خرابه ها خشکيد
    آفتاب سوزان
    آسمان نه ابري دارد و بادي هم در کار نيست
    بوي جهنم دارد اين سراي برهوت
    جاي پاهايت را شسته اند
    قدري مکث کن
    جاي پاي عميقتري بماند
    شايد به خاکش برسم
    مست شد...

    خواست که ساغر شکند!
    عهد شکست...
    فرق پيمانه و پيمان ز کجا داند، مست...

    بي قرار توام و در دل تنگم گله هاست

    آه، بي تاب شدن عادت کم حوصله هاست

    مثل عکس رخ مهتاب که افتاد در آب

    در دلم هستي و بين من و تو فاصله هاست

    آسمان با قفس تنگ چه فرقي دارد

    بال وقتي قفس پر زدن چلچه هاست

    بي تو هر لحظه مرا بيم فرو ريختن است

    مثل شهري که به روي گسل زلزله هاست

    باز مي پرسمت از مساله و دوري عشق

    و سکوت تو جواب همه ي مساله هاست

    پر ميکشم از پنجره ي خواب تو تا تو

    هر شب من و ديدار،در اين پنجره با تو

    از خستگي روز همين خواب پر از راز

    کافيست مرا،اي همه خواسته ها تو

    ديشب من و تو بسته ي اين خاک نبوديم

    من يکسره آتش،همه ذرات هوا تو

    پژواک خودم بودم و خود را نشنيدم

    اي هرچه صدا،هرچه صدا،هرچه صدا-تو

    آزادگي و شيفتگي مرز ندارد

    حتي شده اي از خودت آزاد و رها تو

    يا مرگ و يا شعبده بازان سياست؟

    ديگر نه و هرگز نه،که يا مرگ که يا تو

    وقتي همه جا از غزل من سخني هست

    يعني همه جا-تو،همه جا-تو،همه جا-تو

    پاسخ بده ازاين همه مخلوق چرا من؟

    تا شرح دهم،از همه ي خلق چرا تو؟

    سلام
    وبلاگ زيبايي داردي و متون هم با معني
    مرسي كه بهم سر زدي
    با افتخار لينك شديد
    همه خوبي هاي خدارو براتون ارزو ميكنم
    پاسخ

    ممنونم از حضور شما دوست عزيز.
    سلام وبت خيلي خوشگله .آپم .اگه واسه تبادل لينک موافقي خبرم کن
    پاسخ

    سلام عزيزم ممنونم، باشه منم لينکت ميکنم.
    عالييييييييييي بود عزيزم
    پاسخ

    ممنون از حضورتون.

    آري آغاز دوست داشتن است گر چه پايان راه نا پيداست

    من به پايان دگر نيند يشم که همين دوست داشتن زيباست

    سلام دوست خوبم نگين مثل هميشه عاليه ممنون
    پاسخ

    سلام عزيزم، ممنونم لطف داري.
    سلام مرسي که اومدي منم لينکت ميکنم
     <      1   2   3      >