سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اشعار

صدا کن مرا


صدا کن مرا

 

صدای تو خوب است

 

صدای تو سبزینه‌ی آن گیاه عجیبی است

 

که در انتهای صمیمیت حزن می‌روید

 

در ابعاد این عصر خاموش

 

من از طعم تصنیف

 

 درمتن ادراک یک کوچه تنهاترم

 

بیا تا برایت بگویم

 

چه اندازه تنهایی من بزرگ است

 

و تنهایی من شبیخون حجم ترا پیش‌بینی نمی‌کرد

 

و خاصیت عشق این است ادامه مطلب...

[ شنبه 92/4/29 ] [ 11:14 عصر ] [ نگین ] نظر
smile

Use your smile to Change the world;   

Don"t let the world Change your smile.

 

 



[ جمعه 92/4/28 ] [ 12:23 صبح ] [ نگین ] نظر
سلام...

 



سلام،  در شگفتم که سلام آغاز هر دیداریست ولی در نماز پایان است، 

 

شاید این بدان معناست که پایان نماز آغاز یک دیدار است. 

 

"دکتر علی شریعتی"

 



[ جمعه 92/4/28 ] [ 12:4 صبح ] [ نگین ] نظر
به حباب نگران لب یک رود قسم

به حباب نــــــــــــــــــــــــــگران لب یک رود قسم

 

 

و به کوتاهی آن لحظه ی شــــــــــــــادی که گذشت

 

 

غصــــــــــــــــــــه هـــــــــــــــــــــــــــــــــــم میگذرد

 

 

آنچنانی کـــــــــــــــــــــه فقط خاطره ای خواهد ماند

 

 

لحظه هـــــــــــــــــــــــا عـــــــــــــــــــــــــــــــــریانند

 

 

به تن لحظه ی خود ، جامه اندوه مپوشان هرگز ... 

 



[ پنج شنبه 92/4/27 ] [ 11:42 عصر ] [ نگین ] نظر
عصر جدید

 

ما در عصر احتمال به سر می بریم

 

در عصر شک و شاید

 

در عصر پیش بینی وضع هوا

 

از هر طرف که باد بیایید

 

در عصر قاطعیت تردید

 

عصر جدید، عصری که هیچ اصلی

 

جز اصل احتمال, یقینی نیست

 

 اما من  بی نام تو

 

 حتی یک لحظه احتمال ندارم

 

چشمان تو عین الیقین من

 

قطعیت نگاه تو دین من است

 

من از تو ناگزیرم

 

من بی نام ناگزیر تو می میرم. 

 

"قیصر امین پور"

 



[ پنج شنبه 92/4/27 ] [ 11:16 عصر ] [ نگین ] نظر
مرا دانی که بی تو حال چونست


مرا دانی که بی تو حال چونست


به هر مژگان هزاران قطره خونست


تنم در بند هجر تو اسیر است


دلم در دست عشق تو زبونست


غم عشق تو در جان هیچ کم نیست


چه جای کم که هر ساعت فزونست


به وجهی خون همی بااسترم من از دل


که در عشق توام غم رهنمونست


اگر بخشود خواهی هرگز ای جان


بر این دل جای بخشایش کنونست


انوری




[ شنبه 92/4/22 ] [ 10:37 عصر ] [ نگین ] نظر
هستی به تپش رفت و ...

هستی به تپش رفت و اثر نیست نفس را

فریاد کزین قافله بردند جرس را

دل مایل تحقیق نگردید وگرنه

از کسب یقین عشق توان کرد هوس را

هر دل نبرد چاشنی داغ محبت

این آتش بی رنگ نسوزد همه کس را

رفع هوس زندگی ام باد فنا کرد

اندیشه خاک خواب زد این آتش خس را

آزادی ما سخت پر افشان هوا بود

دل عقده شد و آبله پاگرد نفس را

تا رمز گرفتاری ما فاش نگردد

چون صبح به پروازنهفتیم قفس را

بیدل نشوی بی خبر از سیر گریبان

اینجاست که عنقا ته بال است مگس را

 

بیدل دهلوی 



[ شنبه 92/4/22 ] [ 10:35 عصر ] [ نگین ] نظر
پروانه ها هم گاهی به اشتباه عاشق می شوند...

 

گاه می رویم تا برسیم.کجایش را نمیدانیم.فقط میرویم تا برسیم 

 

بی خبر از آن که همیشه رفتن راه رسیدن نیست.

 

 گاه برای رسیدن باید نرفت.باید ایستاد و نگریست

 

باید دید. شاید رسیده ای و ادامه دادن فقط دورت می کند 

 

باید ایستاد و نگریست به مسیر طی شده 

 

گاه رسیده ای و نمی دانی

 

و گاه در ابتدای راهی و گمان می کنی رسیده ای

 

مهم رسیدن نیست.مهم آغاز است

 

 که گاهی هیچ وقت نمی شود

 

 و گاهی می شود بدون خواست تو 

 

گاهی  آغاز نکردن یک مسیر بهترین راه رسیدن است

 

گاه حتی  لازم است  بعد از نمازت فکر کنی  و ببینی پشت سر

 

اعتقادت چه می بینی ترس یا حقیقت؟ 

 

گاهی هم درختی، گلی را آب بدهی، حیوانی را نوازش کنی

 

 غذا بدهی ببینی هنوز از طبیعت چیزی در وجودت هست؟ 

 

شاید هم  بخشی از حقوقت را بدهی به یک انسان محتاج تا ببینی  

 

 در تقسیم عشق در نهایت تو برنده ای یا بازنده؟

 

لازم است گاهی عیسی باشی

 

ایوب باشی

 

 انسان باشی ببینی می‌شود یا نه؟

 

 بالاخره لازمست گاهی از خود بیرون آمده و

 

 از فاصله ای دورتر به خودت بنگری و از خود بپرسی که

 

 سالها سپری شد تا آن شوم که اکنون هستم آیا ارزشش را داشت؟

 

سپس کم کم یاد میگیری

  

که حتی نور خورشید هم میسوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری

 

باید باغ خودت را پرورش دهی به جای اینکه منتظر کسی باشی که برایت گل

 

 بیاورد.

 

یاد میگیری که میتوانی تحمل کنی ومحکم باشی پای هر خداحافظی

 

 یاد می گیری که خیلی می ارزی ....

 

 

 

زیرا گاهی پروانه ها هم به اشتباه عاشق میشوند

 

 

 و به جای شمع ، گرد چراغهای بی احساس خیابان می میرند... 

 



[ چهارشنبه 92/4/19 ] [ 10:8 عصر ] [ نگین ] نظر
ترانه های عاشق لال...

 

روشن بودن، پنجره ای می خواهد

بی پیله شدن شاپره ای می خواهد

معنای پرنده در قفس ممکن نیست

پرواز شدن گسنره ای می خواهد


من دورترین ستاره دلتنگم

از آتش تو شعله کشبد آهنگم

در حسرت دیدار تو ای روح سحر

اشکی شد و افتاد وجود سنگم

 

 



[ جمعه 92/4/7 ] [ 10:10 عصر ] [ نگین ] نظر

::

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه

بهترین کد آهنگ های جهان